| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
گسترش روزافزون ارتباطات فرهنگى، جوامع مختلف را با فرآورده هاى فكرى جديدى كه منعطف به تجربه ها و خواسته هاى غرب است رو به رو كرده است. در اين بين جوامع اسلامى به دلايل متعدد از جمله: خودباختگى و مرعوب شدن در برابر پيشرفت تكنولوژى غرب، بيش از آنچه غرب از آنان بياموزد، چشم به غرب دوخته اند و براى حضور زن در عرصه اجتماع، خصوصا مساله حجاب و پوشش، الگوهاى غربى را برگزيده اند.
در كنار چنين رويكرد وابسته، رويكردى دينى نيز وجود دارد و آن ترسيم مرزهاى حقيقى دين براى حضور زن در عرصه هاى گوناگون، در راستاى توسعه همه جانبه است. صاحبان اين ديدگاه خود را در مقابل پيشرفتهاى تكنولوژى غرب مقهور نمى بينند.
گروه سومى نيز وجود دارد و آن دسته،
دسته متحجران فكرى اند كه همواره كوشيده اند، سلايق خود را به نام دين در
عرصه ترسيم مرزها به كار گيرند و بر آن اساس دچار افراط هايى شده اند كه
اساس حضور زن در اجتماع را به انحراف كشانده و مانع اساسى در راه توسعه
جوامع اسلامى ايجاد كرده اند.
از اين ديدگاه ارائه الگويى موفق از
زنان اسلامى كه با حفظ معيارهاى دينى (از جمله حجاب) در عرصه هاى اجتماعى
حضور يافته اند، مى تواند حجتى در برابر گروه اول (غرب زدگان) و گروه سوم
(متحجران) و مؤيد و راهنمايى براى گروه دوم (واقع گرايان دينى) باشد. از
اين منظر ما گوشه اى از زندگى حضرت زینب علیها السلام را به تماشا مىنشينيم تا ببينيم حضرت زينب عليها السلام چگونه توانست با
حفظ پوشش، الگويى براى حضور زن مسلمان در اجتماع - خصوصا با مساله پوشش
اسلامى كه امروزه مورد توجه و خرده گيرى است - باشد.